اجتماعی
اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
نویسندگان
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زلال مثل اشک و آدرس teardrop.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 2645
بازدید کل : 32981
تعداد مطالب : 237
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1



آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 237
:: کل نظرات : 23

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 8
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 14
:: بازدید ماه : 2645
:: بازدید سال : 3114
:: بازدید کلی : 32981
بچه

وقتی همراه بچه ات می خندی ،

انگار نگاهی دزدکی به بهشت می اندازی

 

تعداد بازدید از این مطلب: 120
برچسب‌ها: بچه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : پنج شنبه 29 بهمن 1394
نظرات
عدم وابستگی

زیستن تا دیر هنگام در آغوش خانواده ؛ بدون مخاطره انداختن سلامت جسمانی و روانی فرد ممکن نیست .

زندگی ما را به سوی عدم وابستگی فرا می خواند.

تعداد بازدید از این مطلب: 97
برچسب‌ها: عدم وابستگی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
نظرات
چیزی که بیشتر از هر چیز به آن نیاز داریم

زمان چیزی است که بیشتر از هر چیز به آن نیاز داریم، ولی کمتر از هر چیزی از آن استفاده می کنیم.

ویلیام پن

وقت را بیهوده هدر مده ؛ زیرا بنای زندگی با آجرهای وقت ساخته شده است.

بنجامین فرانکلین

 

تعداد بازدید از این مطلب: 110
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
نظرات
هرگز بیکار نمان ، تلاش و کوشش را کنار مگذار، و پایان مهمى را آغاز مهم دیگر قرار ده

َسوره الم نشرح
در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم که فرمود: هر کس این سوره را بخواند پاداش کسى را دارد که محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را غمگین دیده و اندوه را از قلب او زدوده است

 . ََآیه 1 8        -آیه و ترجمه
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
أَ لَمْ نَشرَحْ لَک صدْرَک (1) وَ وَضعْنَا عَنک وِزْرَک (2) الَّذِى أَنقَض ظهْرَک (3) وَ رَفَعْنَا لَک ذِکْرَک (4) فَإِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسراً(5) إِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسراً(6) فَإِذَا فَرَغْت فَانصب (7) و الى ربک فارغب

 بنام خداوند بخشنده مهربان
1 -
آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟2 - و بار سنگین را از تو بر نداشتیم ؟3 - همان بارى که سخت بر پشت تو سنگینى مى کرد. 4 - و آوازه تو را بلند کردیم . 5 - بنابراین مسلما با سختى آسانى است . 6 - و مسلما با سختى آسانى است . 7 - پس هنگامى که از کار مهمى فارغ مى شوى به مهم دیگرى پرداز! 8- و به سوى پروردگارت توجه کن .
 
تفسیر :
ما تو را مشمول انواع نعمتها ساختیم
لحن آیات آمیخته با لطف و محبت فوق العاده پروردگار و تسلى و دلدارى پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است . در نخستین آیه به مهمترین موهبت الهى اشاره کرده مى فرماید: آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم (ا لم نشرح لک صدرک ). ( منظور از شرح صدر گسترش آن به وسیله نور الهى و سکینه و آرامش خداداد مى باشد و بعد مى گوید شرح دادن مشکلات سخن به معنى گسترش آن و توضیح معانى مخفى است به هر حال شک نیست که منظور از شرح صدر در اینجا معنى کنائى آن است و آن توسعه دادن به روح و فکر پیامبر است
هنگامى که موسى بن عمران ماءموریت دعوت فرعون طغیانگر را پیدا مى کند اذهب الى فرعون انه طغى بلافاصله عرض مى کند رب اشرح لى صدرى و یسر لى امرى خداوندا سینه ام را گشاده ساز و کار را بر من آسان کن (طه 25 - 26).
اصولا هیچ رهبر بزرگى نمى تواند بدون شرح صدر به مبارزه با مشکلات رود و آن کس که رسالتش از همه عظیم تر است (مانند پیغمبر اکرم ) شرح صدر او باید از همه بیشتر باشد طوفانها آرامش اقیانوس ‌ روح او را بر هم نزند مشکلات او را به زانو در نیاورد کارشکنیهاى دشمنان ماءیوسش نسازد سؤ الات از مسائل پیچیده او را در تنگنا قرار ندهد و این عظیم ترین هدیه الهى به رسول الله بود.
نعمت شرح صدر ما فوق معجزات انبیا است ، و به راستى اگر کسى حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را دقیقا مطالعه کند و میزان شرح صدر او را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمرش بنگرد یقین مى کند که این از طریق عادى ممکن نیست ، این یک تاءیید الهى و ربانى است .
سپس به ذکر موهبت دیگرى از مواهب عظیم خود به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) پرداخته مى افزاید: ((آیا ما بار سنگین را از تو برنداشتیم !؟)) (و وضعنا عنک وزرک ).
همان بارى که سخت بر پشت تو سنگینى مى کرد (الذى انقض ظهرک ). ((وزر)) در لغت به معنى سنگینى است ، (
به این ترتیب آیه فوق مى گوید: خداوند آن بار سنگین و کمرشکن را از تو برداشت .
قرائن آیات به خوبى نشان مى دهد که منظور همان مشکلات رسالت و نبوت ، و دعوت به سوى توحید و یکتاپرستى ، و برچیدن آثار فساد از آن محیط بسیار آلوده بوده است .
و در سومین موهبت مى فرماید: ((ما آوازه تو را بلند کردیم )) (و رفعنا لک ذکرک ).
در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در تفسیر این آیه مى خوانیم که فرمود: جبرئیل به من گفت : خداوند متعال مى گوید: هنگامى که نام من برده مى شود نام تو نیز همراه من ذکر مى شود (و در عظمت مقام تو همین بس
در آیه بعد به پیامبرش مهمترین بشارت را مى دهد و انوار امید را بر قلب پاکش مى پاشد، و مى فرماید: قطعا با سختى آسانى است (فان مع العسر یسرى )
باز تاءکید مى کند قطعا با سختى آسانى است (ان مع العسر یسرى ) غم مخور مشکلات و سختیها به این صورت باقى نمى ماند، کارشکنیهاى دشمنان براى همیشه ادامه نخواهد یافت  .
این دو آیه به صورتى مطرح شده که اختصاص به شخص پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و زمان آن حضرت نیز ندارد و بلکه به صورت یک قاعده کلى و به عنوان تعلیلى بر مباحث سابق مطرح است ، و به همه انسانهاى مؤ من مخلص و تلاشگر نوید مى دهد که همیشه در کنار سختیها آسانیها است ، حتى تعبیر به بعد نمى کند بلکه تعبیر به ((مع )) که نشانه همراهى است مى کند.. این نوید و وعده الهى است که دل را نور و صفا مى بخشد، و به پیروزیها امیدوار مى کند، و گرد و غبار یاس و نومیدى را از صفحه روح انسان مى زداید.
در حدیثى آمده است که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: و اعلم ان مع العسر یسرا، و ان مع الصبر النصر، و ان الفرج مع الکرب : بدان که با سختیها آسانى است ، و با صبر پیروزى و با غم و اندوه خوشحالى و گشایش است:
سپس در آیات  بعد این سوره مى فرماید: پس هنگامى که از کار مهمى فارغ مى شوى به مهم دیگرى پرداز (فاذا فرغت فانصب ).
هرگز بیکار نمان ، تلاش و کوشش را کنار مگذار، پیوسته مشغول مجاهده باش و پایان مهمى را آغاز مهم دیگر قرار ده .
و در تمام این احوال به خدا تکیه کن و به سوى پروردگارت توجه نما (و الى ربک فارغب ). رضایت او را بطلب ، و خشنودى او را جستجو کن ، و به سوى قرب جوارش بشتاب .مطابق آنچه گفته شد آیه مفهوم گسترده اى دارد که فراغت از هر مهمى ، و پرداختن به مهم دیگر را شامل مى شود، و جهت گیرى تمام تلاشها را به سوى پروردگار توصیه مى کند

آیه بیانگر یک اصل کلى و فراگیر است ، و هدف آن است که پیامبر را به عنوان یک الگو و سرمشق از اشتغال به استراحت بعد از پایان یک امر مهم باز دارد، و تلاش مستمر و پى گیر را در زندگى به او گوشزد کند..
قابل توجه اینکه آمارها نشان مى دهد که به هنگام تعطیلات مؤ سسات آموزشى میزان فساد گاهى تا هفت برابر بالا مى رود!

خلاصه ای از تفسیر نمونه

تعداد بازدید از این مطلب: 114
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
نظرات
خودت باش

خدا ترا آزاد آفریده چرا خود را برده ی نظر و برداشت دیگران می سازی

تو مهمترین آدمی هستی که باید باشی

مثل و کپی دیگران نباش

خودت باش

تعداد بازدید از این مطلب: 135
برچسب‌ها: خودت باش ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : شنبه 24 بهمن 1394
نظرات
برای تغییر شوهرتان چه کار باید کرد؟

چینی ها برای عذاب دادن زندانی ها ، آنها را در یک سلول تنگ و تاریک و در یک محل آرام و بدون سر و صدا زندانی می کردند. سپس از روی سقف قطره قطره آب بر روی سر یا پیشانی زندانی می ریختند و چه عذابی بدتر از این.

چارلی این عذاب را از غرغرهایم قابل تحمل تر می دانست.

ضرب المثلی می گوید که مرد ،زندگی بر روی سقف را بر زندگی درون یک خانه با یک زن غرغرو ترجیح می دهد.

شوهر من که به آدم ساکتی تبدیل شده بود و در لاک خود فرو رفته بود برای فرار از غرغرهایم کم کم خود را برای زندگی بر روی سقف آماده می کرد!

 

دغدغه اکثر خانم ها ؛

 برای تغییر شوهرتان چه کار باید کرد؟

من فقط دو راه می توانم به شما پیشنهاد کنم ،

1.        برای تغییر دادن همسرتان زندگی را به کام او و خودتان تلخ نکنید.

2.       او را آنگونه که هست بپذیرید.

قانون پذیرفتن انسانها با تمام عیوب و نقایصشان یکی از اصول مهم در روابط انسانهاست. اگر بعضی از رفتارهای همسرتان یا دوستتان شما را می آزارد این ،یکی از دلایلی است که نشان می دهد شما نمی توانید او را بپذیرید.

کتاب راز شاد زیستن و نشاط کامل

مارابل مورگان

 

تعداد بازدید از این مطلب: 87
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : چهار شنبه 21 بهمن 1394
نظرات
آری من به تو اخطار می کنم...

آری من به تو اخطار می کنم...

هی ، خانم موهایت را شانه کن ، خود را مرتب کن

شوهرت به زودی خواهد آمد چون حلقه به دست داری فکر نکن که دیگر لازم نیست خود را برای او آماده کنی

زن باید همیشه عاشق شوهرش باشد

وقتی به خانه آمد با آغوش باز به استقبال او برو

آری من به تو اخطار می کنم...

وقتی آماده نیستی و موهایت را شانه نکرده ای

او را به سر کارش نفرست ؛چون ممکن است او را دیگر نبینی

زن باید همیشه عاشق شوهرش باشد

وقتی به خانه آمد با آغوش باز به استقبال او برو

" هل دیوید"

 

تعداد بازدید از این مطلب: 110
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : سه شنبه 20 بهمن 1394
نظرات
پیامد های وحشتناک سو استفاده ی جسمی و یا جنسی

پیامد های وحشتناک سو استفاده ی جسمی و یا جنسی

1.        قربانی برای مجرم بودن پرورش می یابد؛ بدین علت است که قربانیان سواستفاده جنسی و جسمی اغلب کودکان خود را کتک می زنند و از نظر جنسی آنها مورد تجاوز قرار می دهند.

2.       قربانی خود را مورد ظلم قرار می دهد و همان تجاوزی که بر او روا داشته اند ، بر خود روا می دارد.

3.      سواستفاده جنسی و  یا جسمی پل میان فردی پدر و مادر را می شکند و به این علت فرزند دیگر نمی تواند به والد خود اعتماد کند و از این پس دیوارهای انزوای خود را می سازد و به طور ناخودآگاه هیچ گاه با  هیچ فردی صمیمی نمی شودو یا به قربانی بودن خود ادامه می دهد و در سراسر زندگی نقش قربانیان را ایفا می کند.

4.      کودک هرچه بیشتر مورد سو ء استفاده قرار می گیرد برای عشق و بالندگی انتظارات کمتری دارد در واقع کودک به این نتیجه می رسد که "بهتر است برای هرچه که می توانم به دست آورم راضی باشم من این قدر دوست داشتنی نیستم ،دستیابی به هر چیز ممکن برای فرد باعث خوش شانسی است."

قربانی می آموزد که روابط بر اساس قدرت ،تسلط ،پنهان کاری، ترس، شرمساری، انزوا و سردی صورت می گیرد . او می اندیشد" پدر و مادر خدا گونه ی من نمی توانند بد باشند "رابرت فایراستون این فرایند تفکر را پیوند خیالی نامیده است که با خیالپردازی "والد خوب،من بد" خود را با تصویر ذهنی تدافعی تقویت می کند تا بتواند به این بهره کشی ادامه دهد.

اغلب ، کودک تحت نفوذ بهره کشی می آموزند " چگونه مورد سوءاستفاده قرار گیرد "کودک به جای اینکه مراقبت از خود را بیاموزد ، در حین عمل بهره کشی ، می فهمد نمی تواند از خود محافظت کند ؛ بعد ها در زندگی بزرگسالی خود نسبت به خطرهایی که دیگران بدیهی می دانند ، بی اعتناست.

کتاب آفرینش عشق از جان براد شاو

 

تعداد بازدید از این مطلب: 107
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : دو شنبه 19 بهمن 1394
نظرات
رمز داشتن ارتباط مناسب چیست؟

از زبان بدن چه می دانید؟

رمز داشتن ارتباط مناسب , توجه به زبان بدن است که شامل 70 درصد ارتباط است. با استفاده از بازی پانتومیم می توانیم  این توجه را در خود افزایش دهیم

زبان بدن مجموعه ای از چندین نشانه است که توجه به آن می تواند باعث بهبود این مهارت شود؛

Ø      ریتم صحبت کردن

Ø      بلندی صدا

Ø      تماس چشمی

Ø      حالت چهره

Ø      ژست ها

 

تعداد بازدید از این مطلب: 110
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : شنبه 17 بهمن 1394
نظرات
فقدان عشق

به هنگام فقدان عشق آن را هدیه کنید ,

ان را باز خواهید یافت.

سنت جان

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 80
برچسب‌ها: فقدان عشق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : پنج شنبه 15 بهمن 1394
نظرات
من و تو

اگر من ,من باشم چرا که من ,من هستم,

اگر تو ,تو  باشی چرا که تو ,تو هستی,

اگر من ,من هستم  و تو ,تو  هستی پس هر دو یکی هستیم؛

اما اگر تو می خواهی من آ ن باشم که تو می خواهی ,

پس ,نه من ,من هستم , و نه تو ,تو هستی.

خاخام کوتسک

 

تعداد بازدید از این مطلب: 77
برچسب‌ها: من و تو ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394
نظرات
هر چیزی که در زندگی من یافت می شود
+هر چیزی که در زندگی من یافت می شود + ++++نتیجه صمیمیت و همکاری زن من است.+++ کنفرسیوس
تعداد بازدید از این مطلب: 84
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : سه شنبه 13 بهمن 1394
نظرات
چه‌طور می‌توان احساسات مختلف را به کودکان آموخت؟

چه‌طور می‌توان نام احساسات مختلف را به کودکان آموخت؟

فراموش نکنید اولین گام در این راه، ‌این است که خودتان با احساسات مختلف و نام‌های آن‌‌ها آشنا باشید. معنای هرکدام را بدانید و بدانید در چه موقعیتی انسان هر کدام را تجربه می‌کند. همچنین بتوانید آن‌ها را در خود تشخیص بدهید. برای این کار بهتر است خودتان هم تمرین کنید.

برای آموزش احساسات به کودکان از روش‌های متنوعی می‌توانید استفاده کنید.

1.      پوسترها و کتاب‌ها

پوسترها و کتاب‌هایی هستند که با تصاویر مختلف از چهره‌ها، انواع احساساتی را که افراد تجربه می‌کنند، لیست کرده‌اند. می‌توانید یکی از این پوسترها تهیه کنید و آن را به دیوار اتاق یا آشپزخانه بزنید. بعد از آن‌ها برای توصیف حالت‌های مختلف خود استفاده کنید. مثلاًً «امروز مامان احساسش مثل اون شکلکیه که زیرش نوشته آزرده». این کار بهانه‌ی خوبی می‌شود برای این که در مورد احساسات خودتان صحبت کنید. در مورد جنبه‌های مختلف آن حرف بزنید «احساس خوبی نیست. حتی کمی هم احساس می‌کنم غمگینم. شاید یه احساسی بین غمگینی و عصبانیت باشه. می‌دونی چی شد که چنین احساسی دارم؟» بعد در مورد علت به وجود آمدن این احساس صحبت کنید. این صحبت‌ها هرچند کوتاه، تجربه‌ای عالی برای کودک خواهد بود تا بتواند احساسات خودش را به همین شکل تشخیص بدهد و با روشی مشابه با شما در مورد احساسی که تجربه می‌کند، صحبت کند.

2.      ماسک‌های هیجانی

اگر دنبال راه‌حل جذاب‌تری برای تشویق فرزندتان به صحبت درمورد احساساتش می‌گردید، می‌توانید از ماسک‌های رنگی استفاده کنید. یک بسته کاغذ رنگی بخرید و با کودکان تصمیم بگیرید برای هر احساس از چه رنگی می‌توانید استفاده کنید. با احساسات پیچیده شروع نکنید. بعد با هر رنگ یک ماسک درست کنید و حالت دهان و ابروی مناسب را هم برای آن بکشید. روی پیشانی آن اسم احساسی را که قرار است نشان بدهد بنویسید. حالا از این به بعد،‌ هر وقت فرزندتان احساسی را تجربه می‌کند،‌ می‌تواند از این ماسک‌ها برای بیان نامی که برای آن انتخاب کرده استفاده کند. فکر نکنید او دیگر یک حرفه‌ای شده است. با او در مورد ماسکی که نشان می‌دهد صحبت کنید: «اوه تو امروز با ماسک صورتی پررنگ اومدی توی آشپزخونه! خب این ماسک به من می‌گه که تو هیجان‌زده‌ای. برام تعریف کن ببینم چی باعث شده این احساس خوب رو داشته باشی». ممکن است کودکان گاهی از برخی احساس‌ها به جای دیگری استفاده کنند یا آن‌ها را خوب از هم متمایز نبینند. بارها و بارها صحبت در مورد هرکدام،‌ باعث می‌شود این تمایز برای‌شان ساده‌تر و اتوماتیک شود.

3.     صحبت کردن

زمان‌هایی را برای صحبت در مورد احساس‌ها بگذارید. می‌توانید یک بازی طراحی کنید. مثلاً عصرانه‌های احساسی. می‌توانید کیک‌های فنجانی داشته باشید وهر کس،‌ احساس آن روز خودش را با مربا یا خامه روی آن بکشد. بعد در مورد احساسات هم با هم صحبت کنید. اگر همه‌ی افراد خانواده در این بازی شرکت داشته باشند،‌ می‌بینید گاه به چه بحث‌های عمیقی در مورد احساسات هم می‌رسید. همچنین این صحبت،‌ از بار بسیاری از احساسات منفی کم می‌کند و به سلامت روان و شادی همه‌ی خانواده کمک می‌کند. پنهان کردن یک احساس معمولاً کمکی نمی‌کند. بنابراین سعی کنید همیشه برای شنیدن احساسات فرزندان خود باز و آماده باشید و احساسات او را هرچه که هستند بپذیرید. نپذیرفتن شما،‌ احساس او را عوض نمی‌کند. فقط بعد از پذیرفتن می‌توانید به او کمک کنید نظرش را عوض کند یا رفتار مناسبی را در پیش بگیرد. این که بگویید نباید عصبانی باشد،‌ کمکی نمی‌کند. فقط احساس می‌کند درکش نمی‌کنید. در عوض،‌ قبول کنید او عصبانی است. در مورد خشمی که تجربه می‌کند و دلیل آن صحبت کنید. بدین ترتیب، او دید بهتری می‌یابد. به‌علاوه،‌ عصبانی شدن مشکلی ایجاد نمي‌کند. مهم این است که رفتار پرخاشگرانه یا مخربی نداشته باشد و یاد بگیرد با این عصبانیت چه کند.

چه چیزهایی این احساس را به وجود آورده‌اند

دانستن این‌که هر احساس در پی چه رویدادهایی به وجود می‌آید، به افراد کمک می‌کند پیشبینی دقیق‌تری از موقعیت داشته باشند. فرض کنید نگار با صحبت‌هایی که تا به حال در جمع خانواده‌ی خود داشته است، به این نتیجه رسیده باشد که وقتی در شرایطی احساس می‌کند دیگران زیاد به او توجه نمي‌کنند، دچار احساس رنجش و اضطراب می‌شود. همچنین در صحبت‌ها یاد گرفته است اگر نسبت به این احساس خودش آگاه نباشد و حواسش نباشد، سکوت می‌کند،‌ در خودش فرو می‌رود و در نتیجه باعث می‌شود دیگران بیشتر و بیشتر هم از او فاصله بگیرند و احساسش بدتر و بدتر شود. بنابراین، فردا که قرار است به مهمانی همکلاسی‌های جدیدش برود، مي‌تواند پیشبینی کند موقعیت ممکن است در دقایق اول، به نحوی باشد که در او احساس رنجش و اضطراب ایجاد کند. دانستن همین نکته، ‌به او کمک می‌کند با این احساس‌ها کنار بیاید و خودش آن‌ها را تشدید نکند، ‌بلکه برعکس برای رفع آن‌ها کاری انجام دهد، مثلاً سر صحبت را با کسی باز کند.

رفتارهای مرتبط

یکی از مواردی که به احساسات بسیار وابسته است، ‌رفتاری است که هر فرد در موقعی که هر احساسی را تجربه می‌کند از خود نشان می‌دهد. بسیاری از افراد در مواجهه با احساس‌های گوناگون، ‌رفتارهای مشابهی دارند. مثلاً هنگامی که غمگین هستند، ‌سکوت می‌کنند، گریه می‌کنند، لب‌های‌شان آویزان می‌شود. یا وقتی مضطرب می‌شوند، صدای‌شان می‌لرزد، دست‌های‌شان را به هم می‌کشند، ‌پاهای‌شان را با بی‌قراری تکان می‌دهند یا مداد و خودکاری که در دست دارند را می‌جوند. یکی از راه‌های مؤثر برقراری ارتباط بین انسان‌ها،‌ دانستن همین رفتارهاست. وقتی می‌بینیم دوست‌مان بی‌قرار است، ‌حدس می‌زنیم چیزی او را نگران و آشفته ساخته است. به همین دلیل به او توجه می‌کنیم، ‌با او حرف می‌زنیم و سعی می‌کنیم به او کمک برسانیم. در واقع، مهارت تشخیص احساس افراد از روی رفتاری که از خودشان نشان می‌دهند، ‌یکی از کلیدهای موفقیت افرادی است که روابط اجتماعی خوب و موفقی دارند.

تشخیص هیجان‌ها و احساسات در دیگران

وقتی با فرزندتان فیلم یا کارتون تماشا می‌کنید، در مورد احساسات شخصیت‌ها صحبت کنید. از او بخواهید بگوید به نظر او، شخصیت مورد نظر چه احساسی دارد؟ چه دلیلی برای حرفش دارد؟ شخصیتی که در مورد او صحبت می‌کنید، چه رفتاری نشان می‌دهد که به این احساس مرتبط باشد؟ در خیابان هر روز آدم‌های مختلفی را می‌بینید که می‌توانید در مورد تجربه‌ی احساسی آن‌ها با فرزند خود صحبت کنید. بدین ترتیب، ‌حساسیت او را در تشخیص احساسات دیگران بالا می‌برید و به او ابزاری قدرتمند برای موفقیت در روابط اجتماعی می‌دهید. وقتی بتواند احساس درد و ناراحتی دیگران را تشخیص بدهد، به احتمال زیاد،‌ نه تنها خودش باعث آزار کسی نخواهد شد، ‌بلکه سعی می‌کند از آن‌ها دلجویی و به آن‌ها کمک کند. همچنین وقتی بتواند ‌شادی خودش را خوب بروز بدهد و دیگران را در این شادی شریک کند، دوستان بیشتری خواهد داشت و از احساس حمایت اجتماعی بالاتری هم برخوردار خواهد بود.

منبع : سپیده دانایی

 

تعداد بازدید از این مطلب: 79
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : دو شنبه 12 بهمن 1394
نظرات
چرا بعضی از شوهر ان برخلاف طبیعت شان از همسرشان می‌خواهند که در برابر نامحرم حجاب کامل نداشته باشن

چرا بعضی از شوهر ان برخلاف طبیعت شان از همسرشان می‌خواهند که در نحوه پوشش خود در برابر نامحرم   تغییراتی بدهند وحجاب کامل نداشته باشند؟

1. بعضی از آقایان به این دلیل که همسرشان، به اندازه کافی به وضعیت ظاهری خود یعنی آراستگی در خانه نمی‌رسند، از این وضعیت ناراضی هستند و چه بسا به جای گفتن اصل احساس خود، وارد بهانه جویی و انتظارات نابه جا و غیرعادی می‌شوند که حتی با اعتقادات خودشان نیز در تناقض است.
در چنین مواردی بهتر است که همسر، مهارت‌های زناشویی و آراستگی خود را در خانه ارتقاء دهد تا این مشکل به مرور حل شود.
در روایتی از پیغمبراکرم(صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله)آمده است که حضرت فرمود: «خانم ها از آرایش دریغ مکنید، بهترین ملایم ترین و دل نواز ترین عطر را به کار برید زیبا ترین و دلربا ترین لباس را به اندام خویش بپوشانید خود را حداقل با یک گردنبند زینت بخشید و صبح و شام خود را به شوهر عرضه دارید ،در یک کلام چشم و دل شریک زندگیتان را هنرمندانه بربایید.»[2]

2. متأسفانه برخی از همسران به خاطر تظاهر، خُودنمایی و به رخ کشیدن که(این هم زمینه‌های خاصی دارد) قصد به رخ کشیدن همسرانشان در محیط‌های خاصی را دارند.

3. چه بسا گاهی مرد به خاطر عدم شناخت کافی نسبت به نگاه‌های دیگران و همچنین به این دلیل که ممکن است خود اینگونه نبوده، دچار ساد‌گی و خوش بینی احمقانه نسبت به هم جنسان خود شده باشد.

4. گاهی برخی از افراد به خاطر احساس خودکم بینی و حقارت در خود، احساس غرور و خودنمایی نمی‌کنند و از طریق همسرشان می‌خواهند احساس خود کم بینی خود را بپوشانند.

5. تقلید و الگوبرداری مستقیم و غیرمستقیم از شبکه‌ها و برنامه‌های ماهواره‌ای نیز در چنین درخواست‌های نامشروع همسر می‌تواند تاثیر بسزایی داشته باشد.

6. همچنین وجود فرهنگ نامناسب (از جمله پوشش نیمه عریان در میان اقوام و فامیل) در میان خانواده‌های فامیل و رفت و آمد با آنان، می‌تواند باعث چنین درخواست‌های نابه‌جا در میان همسران شود.


 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 65
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : یک شنبه 11 بهمن 1394
نظرات
چگونه محبوب شویم؟!

اگر محبوب خدا شویم محبوب همه شده ایم

1. اولین گام برای ایجاد محبت و یکی از راه های رسیدن به محبت الاهی، پاک نمودن قلب از دنیا و وابستگی های آن و بریدن از دنیا و حرکت به سوی خداست. این مهم جز با اخراج محبت غیر خدا از قلب حاصل نمی شود؛ چرا که قلب انسان مانند ظرفی است که تا آب را از آن خالی نکنی، ظرفیت قبول سرکه را ندارد و خداوند نیز درون هیچ کس دو قلب قرار نداده است.  پیامبر اسلام (ص) می فرماید: "حب الدنیا و حب الله لایجتمعان فی قلب واحد"؛ محبت و دوستی دنیا و حب خداوند در یک قلب جمع نمی شوند. بدیهی است که اگر محبت خدای در درون کسی جای گیرد، محبوب وی خواهد شد. 

دوستان را کجا کنی محروم                            تو که با دشمنان نظر داری 

2. صبر و شکیبایی؛ صبر در برابر مشکلات، ناملایمات، مصیبت ها و ... یکی دیگر از راه های رسیدن به قرب الاهی است که در قرآن و روایات بر آن تاکید فراوان شده است. از این جهت عرفا دارندگان این صفت؛ یعنی صابران را محبوبان خداوند دانسته اند.

3. پیروی و متابعت از پیامبر (ص)؛- به دلیل آیه شریفه: "قل ان کنتم تحبون الله، فاتبعونی، یحببکم الله..."؛ بگو اگر خدا را دوست می دارید، از من پیروی کنید، تا خدا نیز شما را دوست بدارد.- یکی از راه های جلب محبت الاهی است. ابن عربی در وجه ارتباط بین پیروی از پیامبر (ص) و محبت خدا می گوید: اگر خداوند پیروی از پیامبر (ص) را عامل محبت بر شمرده به آن دلیل است که رسول جلوه حق در آیینه عالم است. بنابراین، از نگاه ابن عربی هیچ کس نمی تواند بدون تبعیت از رسول (ص) محبوب حضرت حق گردد؛ زیرا پیامبر (ص) هم تابع دستورات الاهی است، بدین ترتیب تبعیت هم در پیامبر (ص) و هم در پیروانش انگیزه ی محبت خداست.

 4. جهاد و مبارزه؛ جهاد و مبارزه در راه خدا از دیگر عوامل دست یابی به محبت الاهی است. مجاهدان در راه خدا از محبوبان راستین خدایند و از محبت خاص خدایی برخوردارند؛ زیرا که آنان از هیچ تلاش و کوششی در راه پیش برد اهداف الاهی دریغ نمی کنند. آنان با جان و مال در تمامی جبهه های نبرد حق و باطل حضور دارند، چه در میدان های رزم و چه در جبهه های فرهنگی به مبارزه با دشمنان دین بر می خیزند و از ارزش های الاهی حفاظت می کنند. مجاهدان و مبارزان در راه خدا همچون سدهایی می مانند که از ورود نقص و خلل در مسیر حق جلوگیری می کنند و راه را بر شیطان می بندند، آنان اجازه نمی دهند دین خدا مورد تهدید واقع شود، بدین سبب محبوب خدایند.

5. توبه؛ بازگشت، ندامت و پشیمانی از گناهان و روی آوردن و پناه آوردن به لطف و رحمت بی کران خداوندی موجب جلب محبت خداست. توبه از گناه رشته محبت را گره مجدد خواهد زد و بنده را به خدا نزدیک تر خواهد کرد و ابواب محبت و رحمت ویژه خداوند را باز می کند. با توبه بنده عاصی و گناهکار، از راه لطف و عنایت پروردگار تبدیل به دوست و محبوب خداوند می شود.

6. انفاق کنندگان؛ دادن صدقه و انفاق موجب جلب محبت خداوند است و خداوند انفاق کنندگان را دوست دارد. صدقه و انفاق در حقیقت سپاس گزاری در برابر نعمت های الاهی و پیروی از فرمان اوست.

7. ایمان و عمل صالح؛ ایمان و عمل صالح از دیگر عوامل جلب رضایت و محبوبیت خداست؛ چون پاداش الاهی و نجات، در گرو ایمان توأم با عمل صالح است. بنابراین، ایمان بدون عمل موجب پاداش و نجات نخواهد بود و محبت الاهی را که از مفهوم "لایحب الظالمین"؛ خدا ظالمان را دوست ندارد، به دست می آید در پی نخواهد داشت.

8. احسان؛ احسان و نیکوکاری از دیگر راه های پیمودن مسیر محبت الاهی است

9. طهارت و پاکی؛ خداوند متعال پس از بیان عبادت هایی؛ مانند غسل، وضو و تیمم می فرماید: راز این دستور (دستور به انجام عبادات) آن است که انسان ها پاک و طاهر شوند. "... ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لکن یرید لیطهرکم..." خداوند نمی خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند، بلکه می خواهد شما را پاک سازد. بنابراین، هر فرمانی که خدای سبحان صادر می کند، اعم از فرامین و دستورهای عبادی و ... سرّش همان طهارت روح و باطن است.

حضرت آیت الله جوادی آملی می گوید: در این که خداوند مثلاً صابران را دوست دارد و یا متوکلین و یا مقسطین را، این دوست داشتن در حقیقت بازگشتش به این است که توکل محبوب خداست و متوکل هم به دلیل این که توکل دارد محبوب خداست.

البته ممکن است، انسان اهل توکل یا صابر، اوصاف دیگری داشته باشد که محبوب خدا نباشد، اما توکل، صبر او محبوب خداست. اما اگر انسان طوری شد که جز خدا چیزی نخواست و تمام مسیرهای کمال را پیمود، آن وقت ذات این انسان محبوب خداوند واقع می شود و پس از آن همه اوصاف و افعالش محبوب خدا می گردد.

اگر چنین شد و خدای متعال نسبت به انسانی محبت داشت همه نظام آفرینش به او مهر می ورزند؛ چرا که همه آنها تابع اراده الاهی هستند. این مقام از برجسته ترین مقام های انسانی است. خداوند محبوب کسی باشد مهم نیست، آنچه بسیار مهم است این است که انسانی محبوب خدا بشود بنابراین، اگر چنین شد که انسان حبیب الله شد، آن وقت کار او کار خداست، حرف او حرف خداست و ... و آثار خدایی در او ظهور پیدا می کند.

در حدیث معروف قرب نوافل از رسول خدا (ص) آمده که خدای متعال به من فرمود: "ما یتقرب الی عبد من عبادی بشیء احب الی مما افتر ضت علیه و انه لیتقرب الیّ بالنافلة حتی احبه..."؛ هیچ چیز به اندازه انجام واجبات بنده را به من نزدیک نمی کند، اما بنده من از راه نوافل (مستحبات) و انجام عبادت های مستحب به من نزدیک می شود، تا آن جا که محبوب من می گردد، اگر محبوب من شد، آن گاه من زبان او می شوم و او با فیض خاص من که در مقام فعل به صورت زبان او درآمده است سخن می گوید و چشم او می شوم و او با فیض خاص من که در مقام فعل به صورت چشم او درآمده است می بیند، بر همین اساس کلام مؤمنی که محبوب خدا شد به منزله کلام خداست

همچنین اگر انسان محبوب خداوند واقع شد بالاتر از محبوبیت، خداوند عاشق او می شود. بر اساس حدیث وارده از پیامبر (ص) که فرمود: "اذا احب الله عبداً عشقه و عشق علیه، فیقول عبدی انت عاشقی و محبی و انا عاشق لک و محب لک، ان اردت او لم ترد"؛زمانی که بنده ای محبوب خدا می شود، خداوند او را عاشق خویش می گرداند و خود نیز به او عشق می ورزد. سپس می گوید: بنده من تو عاشق و دوستدار منی و من نیز عاشق و محب تو هستم چه بخواهی چه نخواهی.

نتیجه آن که راه های مختلفی برای رسیدن به مقام محبت باری تعالی و درک این فیض وجود دارد، که از جمله آنها، صبر، توبه، تقوا و ... و به طور خلاصه، ترک محرمات و انجام فرایض و واجبات الاهی و انجام مستحبات است.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : شنبه 10 بهمن 1394
نظرات
خدایا ممنونم ؛

خدایا ممنونم ؛
 من می‌تونم تمام زیبایی‌های پیرامونم را ببینم ،

خدایا
 ؛
 من می‌تونم راه برم ،

خدایا از تو ممنونم
 ؛
 که دل رئوف و شکننده‌ای دارم ،

خدایا سپاسگزارم
 ؛
 که به من این شانس رو دادی که بتونم به دیگران کمک کنم ،

خدای عزیزم ؛
 من می‌تونم کار کنم ،
 برای این نعمت بزرگ از تو سپاسگزارم …


خدای دوست‌داشتنی من، از تو ممنونم
 ؛
 که کسی هست که منو دوست داره ،

 و بیش از همه‌ی این‌ها ؛
 برای هدیه‌ای که هر روز با هزار عشق و امید به من می‌دهی از تو سپاسگزارم …

هدیه‌ای که نامش زندگی‌ست

خدایا نمیتونم نعمت هایی که داده ای بشمارم...

اما ازت برای تمام نعمت هایی که داده ای ممنونم...

خدایا ممنونم ...

.............................................................

روزی مردی خواب عجیبی دید.  دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.

مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.

مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می برند .

 

مرد پرسید:....

شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.

مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟

فرشته جواب داد:

اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.

مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟

فرشته پاسخ داد:

بسیار ساده، فقط کافیست بگویند:

خدایا شکر

تعداد بازدید از این مطلب: 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : چهار شنبه 7 بهمن 1394
نظرات
ویژگی های زنانه ..........؟! زنان دوست دارند آخرین کسی باشند که به قلب شوهرشان وارد می‌شوند. بعد از

پیوندجویی

روان‌شناس‌ها می‌گویند اگر فقط یک فرق بین زن‌ها و مردها باشد این است که برای زن‌ها ارتباط برقرار کردن با دیگران مهم‌ترین چیز است و برای مردها استقلال و اقتدار. این‌که زن‌ها خیلی بیشتر به ارتباط با دیگران اهمیت می‌دهند، از همان کودکی شروع می‌شود. حتماً همه‌ی شما دیده‌اید دخترها عروسک را به‌عنوان اسباب‌بازی اصلی انتخاب و با آن ارتباط برقرار می‌کنند. ‌روان‌شناس‌ها به این ویژگی زنانه «پیوندجویی» می‌گویند. 

پیوند با خانواده‌ی پدری

 زن‌ها از مردها پیوندجوتر هستند و برای رابطه با دیگران اهمیت بیشتری از مردان قائل‌اند. یکی از مهم‌ترین کسانی که زن‌ها برای رابطه با آنها انرژی می‌گذارند، خانواده‌ی پدری‌شان است. از خواهر، مادر، برادر و پدر گرفته تا بچه‌های خواهر‌ و برادرها و دایی و عمو و عمه و خاله همه و همه می‌توانند در دایره‌ی دغدغه‌های یک زن قرار بگیرند و از همه‌ی آنها خبر بگیرند. معمولاً مردها این رفتار همسران‌شان را در تقابل با قدرت خودشان می‌دانند و برای همین از زن‌ها می‌خواهند بین خانواده و شوهرشان به یکی اولویت بدهد. معلوم است می‌خواهند آن یکی هم خودشان باشد. در صورتی که رابطه با خانواده‌ی پدری، فقط به خاطر ویژگی پیوندجویی خانم‌هاست. همان ویژگی که آنها را به شوهران‌شان هم وصل کرده است!

رازداری نکردن

یکی از مسائلی که بین مردها و زن‌ها همیشه اختلاف است مرز بین چیزی است که باید بیرون از خانه گفته شود و چیزهایی که نباید گفته شود. زن‌ها به خاطر ویژگی پیوندجویی معمولاً هم‌ مرزها را بازتر می‌گیرند و هم تعداد آدم‌هایی که می‌توان چیزهایی را که در ذهن مردها خصوصی است به آنها گفت. یک زن ممکن است در اتوبوس بین شهری سر درددل را به یک کنار دستی غریبه باز کند و خصوصی‌ترین چیزهای زندگی‌اش را به او بگوید. اتفاقی که در مورد مردان تقریباً غیرممکن است.

2. عاطفی بودن

زن‌ها عاطفی‌تر از مردها هستند. این یک باور عمومی است که اتفاقاً پایه‌های علمی هم دارد. البته روان‌شناس‌ها کمی جزئی‌تر در این مورد اظهار نظر می‌کنند. آنها می‌گویند مردها می‌توانند جنبه‌های عقلانی و احساسی یک ماجرا را از هم جدا کنند، اما زن‌ها حتی در یک بحث منطقی زود احساساتی می‌شوند. عصب‌شناس‌ها می‌گویند دلیل این قضیه می‌تواند این باشد که مرکز عاطفه در مرد‌ها فقط در نیکره‌ی راست مغز آنهاست در صورتی که مراکز عاطفه در زن‌ها هم در سمت چپ و هم در سمت راست مغز پراکنده است. حتماً می‌دانید سمت چپ مغز مسئول تکلم و تفکر منطقی است. برای همین احتمالاً خیلی از مردها تعجب می‌کنند چرا وقتی یک بحث منطقی را با زنان‌شان پیش می‌برند، آنها ناگهان احساساتی می‌شوند. البته در مقابل خانم‌ها هم از این‌که مرد‌ها حتی در یک بحث احساسی می‌توانند خونسردی خودشان را حفظ کنند و با منطق خودشان پیش بروند تعجب می‌کنند.

اگر بخواهیم کلی‌تر نگاه کنیم، مخصوصاً مردهایی که زنان موفقی دارند، ممکن است به این اشتباه بیفتند که چون همسرشان در جمع آدم‌هایی است که خیلی خوب از پس خودشان و کارهای‌شان برمی‌آیند دیگر نیازی به حمایت عاطفی ندارد. اما روان‌شناسی زنان دقیقاً بر عکس این را می‌گوید. حتی زنانی که اسطوره‌ی اعتماد به نفس هستند در مقابل شما دوست دارند زنانه رفتار کنند و از حمایت عاطفی‌تان برخوردار شوند. دعوای همیشگی زنان و مردان در به جمله آوردن جمله «دوستت دارم» توسط مردها ریشه در همین تفاوت جنسیتی دارد.

3.     خوش‌صحبتی

مردان معمولاً از این شکایت دارند که همسران‌شان خیلی حرف می‌زنند. برای همین در مورد زیاد حرف زدن زنان هم تا دل‌تان بخواهد لطیفه و پیامک درست شده است. روان‌شناسان هم موافق‌اند زن‌ها و مردها هم در میزان صحبت کردن و هم در شیوه‌ی صحبت کردن با هم فرق دارند.

مادرهای با تجربه می‌دانند دختربچه‌ها زودتر از پسربچه‌ها زبان باز می‌کنند. دختربچه‌ها حتی در دوران شیرخوارگی صداهای بیشتری از خودشان درمی‌آورند و صداهای زبان اصلی را هم زودتر یاد می‌گیرند. متوسط سنی که دخترها اولین کلمه را به زبان می‌آورند در دخترها چهار تا 11 ماهگی و در پسرها دوازده ماهگی است. دخترها کلمات بعدی را هم زودتر یاد می‌گیرند. یک دختر سه ساله دوبرابر یک پسر سه‌ساله، کلمه بلد است. این جلو بودن را در سال‌های ‌اولیه‌ی دبستان هم ادامه می‌دهند اما ظاهراً هر چه بزرگ‌تر می‌شویم هم این تفاوت‌ها پررنگ‌تر و پررنگ‌تر می‌شود. دختران دبیرستانی به نسبت پسران همسن‌وسال خودشان، در هجی کردن، نقطه‌گذاری، سخنوری، فهم متن‌های پیچیده و درک روابط منطقی نمره‌های بیشتری می‌گیرند.

در بزرگسالی این تفاوت از همیشه عیان‌تر است. زن‌ها روزانه 6000-8000 لغت، 2000-3000 صوت و آوا و 8000-10000 ژست در چهره‌ی خودشان ارائه می‌کنند. این میزان در مردها یک سوم است. زن‌ها می‌توانند برای عوض کردن موضوع یا تأکید بر بعضی از موضوع‌ها، از پنج لحن متفاوت استفاده کنند که مردها فقط سه نوع لحنش را تشخیص می‌دهند. اما چرا این تفاوت‌ها وجود دارد؟

عصب‌شناس‌ها می‌گویند مردان برای حرف زدن فقط از نیمکره‌ی چپشان استفاده می‌کنند اما زن‌ها از هر دو نیمکره. روان‌شناسان رشد می‌گویند تجهیزات سخن گفتن (مثلاً تارهای صوتی) در زن‌ها زودتر از مردان رشد می‌کند.

روان‌شناس‌های تکاملی هم می‌گویند، در طول قرن‌ها مردها یاد گرفته‌اند ساکت‌تر باشند و زن‌ها یاد گرفته‌اند که بیشتر حرف بزنند. آنها می‌گویند هزاران سال پیش زنان به صورت گروهی با زنان دیگر حرکت می‌کردند و در حالی‌که بچه‌های‌شان را در بغل داشتند پا را از محدوده‌ی غار فراتر نمی‌گذاشتند. اگر آنها با همدیگر رابطه برقرار می‌کردند احتمال بقای‌شان بیشتر بود. اما مردها باید خاموش در بالای تپه به انتظار شکار می‌نشستند. اگر آنها حرف می‌زدند شکار فرار می‌کرد و بقای‌شان به خطر می‌افتاد.

گذشته از میزان حرف زدن مشکلاتی که تفاوت در  ‌نحوه‌ی حرف زدن خانم‌ها و آقایان ایجاد می‌کند خودش را به شکل‌های متفاوتی در محیط خانواده نشان می‌دهد که در ادامه‌ی فصل با ذکر مثال آن‌ها را توضیح می‌دهیم.

گزارش توصیفی خانم‌ها

روان‌شناس‌ها می‌گویند اگر دو دسته‌بندی کلی در مورد گزارش روزمره باشد یکی گزارش توصیفی و یکی گزارش علمی است. زن‌ها معمولاً از حرف زدن‌شان گزارش توصیفی و با جزئیات، اما مردها از گزارش علمی و منطقی استفاده می‌کنند. این تفاوت از همان بچگی هم در مورد دختر‌ها و پسر‌ها وجود دارد. حتماً یادتان هست خواهرتان چه‌طور با آب‌وتاب در مورد اتفاق‌های مدرسه برای مادرتان حرف می‌زد اما شما به عنوان یک پسر حس می‌کردید اتفاق خاصی در مدرسه نیفتاده است که قابل تعریف کردن باشد. در واقع نه گزارش توصیفی زن‌ها نشانه‌ی پرحرفی آنهاست و نه تیتروار ردیف کردن وقایع روزانه‌ی مردها، نشانه‌ی‌ بی‌توجهی‌شان. بهترین راهکار برای مردها این است که بگذارند زن‌ها طبق طبیعت‌شان رفتار کنند و حرف خودشان را بزنند و آنها گوش بدهند. همین! مخصوصاً زن‌های خانه‌دار، که بیشتر تنها هستند، بیشتر به گوش دادن مردها نیاز دارند. گاهی همین گوش ندادن آن‌قدر برای خانم‌ها مسئله می‌شود که آنها را به وادی طلاق می‌کشاند.

ضمن این‌که زن‌ها حرف می‌زنند تا صرفاً حرف زده باشند، مردها همیشه دنبال راه‌حل می‌گردند و برای همین حرف زن‌ها را قطع می‌کنند تا راه حل دهند و مکالمه را تمام کنند و  این همیشه زن‌ها را عصبانی می‌کند.

غیر مستقیم حرف‌زدن خانم‌ها

سبک بیان زن‌ها و مردها با هم فرق می‌کنند. مردها حرف‌شان را شفاف و مستقیم می‌زنند، اما زن‌ها غیرمستقیم می‌خواهند منظورشان را برسانند. یونگ، روان‌شناس مشهور در یکی از کتاب‌هایش زن‌ها را به عنکبوت تشبیه می‌کند. می‌گوید آنها برای رسیدن به مقصودشان آن‌قدر نقطه‌های مختلف را با تارهای‌شان به هم وصل می‌کنند که گاهی خودشان در تار خودشان گیر می‌افتند. البته‌ شیوه‌ی حرف زدن زن‌ها خیلی هوشمندانه است. وقتی همسر شما غیرمستقیم حرف بزند، حتی اگر شما با او مخالفت کنید، رابطه موقتاً به هم نمی‌خورد. همه‌ی اینها به همان پیوندجویی و عاطفی بودن زن‌ها مربوط است که در فصل‌های قبل هم به آنها اشاره شد. در واقع مردها نباید فکر کنند که حرف‌های زن‌ها کلمه به کلمه همان است که می‌گویند. آنها باید با توجه به فضای عاطفی و اتفاق‌های قبلی حرف زن‌ها را رمزگشایی کنند. ممکن است معنای حرف همسر شما دقیقاً عکس آن چیزی باشد که می‌گوید یا می‌خواهد. معمولاً باید پشت حرف‌های او دنبال «جلب حمایت عاطفی» و «شرح وظایف خودتان به عنوان یک شوهر» باشید!

 

مبالغه‌ی زنان

زن‌ها به خاطر عاطفی بودن‌شان بیشتر از مبالغه در جمله‌های‌شان استفاده می‌کنند. وقتی آنها می‌گویند هیچ وقت، همیشه، بهترین، بدترین، همه یا هیچ واقعاً منظورشان دقیقا آن جمله‌ها نیست. اما شما به‌عنوان یک مرد احتمالاً منطقی فکر می‌کنید و می‌بینید واقعاً آن‌طور که همسرتان گفته نیست و وارد یک جدل بی‌حاصل منطقی با او می‌شوید. این جدل به جای این‌که چیزی را حل کند زن‌ها را غمگین‌تر یا عصبانی‌تر می‌کند. بهتر است به حرفش گوش دهید و بگذارید حرفش را بزند تا آرام شود.

 

4.     شم زنانه

زن‌ها و مردها زبان بدن متفاوتی دارند. زن‌ها لبخند بیشتری می‌زنند. فضای شخصی کمتری لازم دارند و معمولاً نزدیک‌تر به هم می‌ایستند. زن‌ها حالت بدنی متفاوتی می‌گیرند و معمولاً دست‌های‌شان را به حالت مؤدبی به هم قفل می‌کنند یا حالت دست به سینه می‌گیرند و پاهای‌شان را هم به هم نزدیک‌تر می‌کنند و موقع نشستن آنها را به یک طرف می‌گیرند.

اما از همه‌ی اینها مهم‌تر این است که زن‌ها توانایی کشف نشانه‌های زبان بدن دیگران را دارند. چیزی که روان‌شناس‌ها به آن می‌گویند «رمزگشایی». زن‌ها بیشتر از شما می‌توانند از حالت صورت و بدن‌تان بفهمند چه منظور یا احساسی دارید. بنابراین سعی نکنید به آنها دروغ بگویید! ضمن این‌که چون توانایی شما در این مورد کمتر است سعی کنید ذره ذره زبان بدن همسرتان را یاد بگیرید تا بتوانید ذهن او را بخوانید. حالا که توانایی طبیعی‌تان در این مورد کمتر است، لااقل خودتان، خودتان را تربیت کنید!

 

5.     حسادت زنانه

زنان دوست دارند آخرین کسی باشند که به قلب شوهرشان وارد می‌شوند. بعد از آن هم به وسیله‌های مختلفی می‌خواهند در را پشت سرشان ببندند و نگذارند کسی وارد شود. برای زن‌ها حتی از اولین لحظه‌ی آشنایی مهم این است آیا این مرد تا آخر عمر به من وفادار خواهد ماند یا نه.

عصب‌شناس‌ها می‌گویند «احساس خاص بودن» و این‌که «من تنها زنی هستم که در زندگی شوهرم وجود دارد» تأثیر فوق‌‌العاده‌ای روی شیمی و مغز زنان می‌گذارد.

روان‌‌شناس‌های تکاملی می‌گویند نیاز به تعهد مردها در طول سالیان دراز ایجاد شده است. زن‌ها برای منتقل‌کردن ژن‌ها به بچه‌های‌شان باید مردی را انتخاب می‌کردند که در دوره‌ی بارداری و شیر دادن به بچه از او مراقبت کند. مردان متعهد با احتمال بیشتری این کار را انجام می‌دهند.

انحصارطلبی زن‌ها آن‌قدر قوی است که حتی می‌تواند باعث یک اضطراب دائمی و ترس از خیانت شوهرشان شود. زن‌ها از ابزارهای زیادی برای بسته ماندن در پشت سرشان استفاده می‌کنند. بعضی از آنها شوهرشان را امتحان می‌کنند، بعضی از آنها مرتب در مورد زن‌های دیگر از شوهرشان می‌پرسند، بعضی از آن‌ها شوهرشان را بازخواست می‌کنند، بعضی مرتب وسایل شخصی مثل موبایل همسرشان را چک می‌کنند، بعضی از آنها محدودش می‌کنند و بعضی حتی شوهرشان را مجبور می‌کنند محیطی را که «شهری است پر کرشمه و خوبان ز شش جهت» را عوض کنند.

اگر خیانت جنسی زن برای مردان یک فاجعه باشد، خیانت عاطفی مردها برای زن‌ها فاجعه است، بنابراین حسادت زن‌ها هم بیشتر از نوع عاطفی است تا جنسی.

 بهترین راه برای شما به عنوان یک مرد یک جمله است: «همسرتان را حساس نکنید.»

 

6.      تنوع‌طلبی زنانه

  زن‌ها در بسیاری از موارد از مردها تنوع‌طلب‌ترند. از مبلمان منزل گرفته تا لباس و آرایش. عصب‌شناس‌ها می‌گویند این به جنسیت آنها برمی‌گردد. در مغز مردها برای هر چیزی تقریباً یک مرکز در یک نیمکره وجود دارد، اما مغز زن‌ها حالت عمومی‌تری دارد و برای هر کار چندین مرکز پراکنده در دو نیمکره وجود دارد. غیر از این جسم پینه‌ای که دو نیمکره را به‌هم متصل می‌کند در زن‌ها ضخیم‌تر‌ است. همین می‌تواند باعث تنوع‌طلبی آنها شود.

علاوه بر این، تنوع سلول‌های مخروطی در چشم زن‌ها باعث می‌شود آنها رنگ‌های بیشتر و دقیق‌تری را درک کنند. یک زن بیشتر احتمال دارد رنگ فیروزه‌ای و لاجوردی را از هم تشخیص دهد، مردها به هر دو می‌گویند آبی.

روان‌شناسان می‌گویند احساسات گسترده‌ی زنان و تفاوت‌های مغزی‌شان باعث می‌شود حسابی تنوع‌طلب باشند.

تنوع‌طلبی خانم‌ها معمولاً خودش را در پوشش، آرایش، گرایش به مد، پاساژگردی و تغییر مبلمان نشان می‌دهد. چیزی که شما به‌عنوان یک مرد ممکن است حوصله‌اش را نداشته باشید. ممکن است شما این رفتارها را پای ولخرجی، بی‌ملاحظگی یا بیکاری همسرتان بگذارید اما در واقع آنها دارند طبق طبیعت تنوع‌طلب خودشان رفتار می‌کنند. اگر می‌خواهید آنها را درک کنید به عشق ماشین‌های همجنس خودتان نگاه کنید که دل‌شان می‌خواهد هر ماه ماشین یا وسایلش را عوض کنند.

منبع : وبلاگ سپیده ی دانایی

تعداد بازدید از این مطلب: 72
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : سه شنبه 6 بهمن 1394
نظرات
دلیل شکست عشق..... در طی سالها ما می آموزیم زمانی دوست داشتنی و با ارزش خواهیم بود که خودمان نباشیم

یا حق

 

بندرت به ذهن افراد خطور می کند که دلیل شکست در عشق خود را بدین علت بدانند که آنجه را عشق می پنداشتند به هیچ وجه عشق نبوده است.

متاسفانه در طی سالها ما می آموزیم زمانی دوست داشتنی و با ارزش خواهیم بود که خودمان نباشیم

در طی سالها صداهای پدر و مادر درونی شده همانند ندایی درونی عمل می کنند در آغاز این ندا در موقعیتی خاص ایجاد می شده بعد ها در تمامی زمینه های زندگی تسری پیدا کرده است.

مشکل ابدی قلب من

 

پدرم اینجا

بیرون از خانه در انتظار من

...

او توپ بیس بال را با یک دست نگه داشته

و با دستکش مشت زنی محکم به آن ضربه می زند

با صدایی رسا , گوش خراش , همانند صدای تازیانه

و ناگهان به عقب باز می گردد

و آن توپ را با اندوهی عمیق به بالا پرتاپ می کند

بالا بالا و باز هم بالاتر می رود

از تیر چراغ برق هم می گذرد

ازمیان سیمهای تلفن و شاخه های درخت

 و باز هم بالا بالاتر از ساختمان سه طبقه ی همسایه ممکن است به پرنده ای اصابت کند؟

 

فریاد می زند بگیر بگیر آن را بگیر

نگاهم را به بالا می دوزم

گردنم را تا حد ممکن به عقب میکشم

 پایم  ناگهان از زمین بلند می شود

و سوگند یاد میکند که هرگز با زمین تماس نداشته

نه انگشتانم و نه آسفالت

نباید پدرم را مایوس کنم

توپ را خواهم گرفت

می توانم

 

اما آن را نمی بینم

دو سال بعد عاقبت به دستش خواهم آورد

مقداری شیشه

اما امشب می توانم انجام دهم

نگاهی دزدانه در تاریکی

آیا توپ هرگز پایین می آید همیشه قلب من می تپد؟

 

نمی توانم ببینم

اما بویی به مشام میرسد

بوی خوشایند چرم نو را می توانم استشمام کنم

دستکش بیس بال نارنجی من

در حالی که در دستانم می لغزد

با من  زندگی می کند

دستکش بزرگ و حرفه ای

پدر می خواست از آن برای کارهای واقعی استفاده کنم

ازآغاز

برای من بیش از دستکش بچه گانه ای نبوده

اوه نه

پدر خوش لباسم آ ن را به من هدیه کرده

حتی می گوید

من پنج ساله ام

مجبورم چهار انگشتم را در آ ن جای دهم

 درون سوراخ انگشت سبابه

تنها میتوانم از افتادن آن جلوگیری کنم

انگشت شست من درون سیاه چال مفقود شده

شاید هم درون غار تام شستی

 

من درون دایره هایی سرگردانم

به امید اینکه به نحوی

شاید در حرکتی ابدی

من صدای توپ را به هنگام فرو افتادن بشنوم

وبتوانم آن را در آخرین لحظه ها در دست هایم بگیرم

من هیچ گاه نباید پدرم را مایوس کنم

هرگز

من پسر بزرگ او هستم

او می خواست من یک بازیکن بیس بال شوم

درست آنچه که او می خواست باشم

او از بد اقبالی به آرزویش نرسیده

آیا پدر از بداقبالی خود در رنج است؟

او می خواهد ایثار کند

و مطمئن باش پیمان های بزرگی می بندد

چه پدری!

 

توپ بر سر من فرود می آید

آیا هیچ حفره ای به اندازه ی من کوچک است

تا درون آن بخزم؟

پدر می گوید "تو باید دختری می آوردی

پدرم هرگر با من بازی نمی کرد

چرا من تمام پولهایم را برای خرید آن دستکش هدر دادم

تو نازپرورده ای

من باید به جای آن دامنی برای تو می خریدم"

سه برابر اشک های شرم آورم مبارزه می کنم

چرا باید همیشه گریه کنم

می توانم درد ناشی از برآمدگی سرم را احساس کنم

همین طور درد قلبم را

 

می گویم "پدر متاسفم

واقعا متاسفم

پدر به من فرصتی دیگر بده

خواهش می کنم

قول می دهم که دیگر آن را تکرار نکنم

پدر خواهش می کنم

خواهش می کنم"

او می گوید "بسیار خوب فرصتی دیگر"

لبخندی بر روی لبانش ظاهر می شود

اما این زمان تاکید می کند

"مرا مایوس نکنی"

 

بار دیگر توپ در فضا بالا می رود

پرندگان از آن می گریزند

 به آن نخورند

مواظب بالهای سفید خود باشید

 

چه خوش اقبالی فرصتی دیگر دارم

چه پدری باز هم توپ را نمی بینم

اما آن را خواهم گرفت

و شاید

مجبورم.

هنگامی که به طور رازآلوده پرورش یابیم, تمام زندگی مان را در تلاش گرفتن توپی سپری می کنیم که آن را نمی بینیم.

کتاب آفرینش عشق از جان براد شاو

 

 

 

 

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 85
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : دو شنبه 5 بهمن 1394
نظرات
تفاهم

تفاهم

تفاهم یعنی

توانایی تحمل تفاوت ها (زن و مرد)

تعداد بازدید از این مطلب: 75
برچسب‌ها: تفاهم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : محمد مهدی ارحمی خواجه
تاریخ : شنبه 3 بهمن 1394
نظرات

درباره ما
این کوه ها ی رنگی در بخش خواجه در 25 کیلومتری شهر تبریز واقع شده که از عجایب خلقت می باشد *********************************** خدایا من در کلبه فقیرانه ی خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم و تو چون خود نداری "امام سجاد علیه السلام"##########################################کپی از مطالب مجاز است به شرط سه صلوات بر ای سلامتی و تعجیل ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ********************************** به وبلاگ خود خوش آمدید
منو اصلی
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید